برخی از اعمال دو پهلو هستند. به عبارتی، فعل یکی است ولی اشخاص و نیت‌ها، اعمال را متفاوت می‌کند. مثلاً بریدن با چاقو توسط اراذل و اوباش و با نیت ضربه‌زدن می‌شود «گناه»، ولی بریدن توسط جراح با نیت جراحی و سلامتی می‌شود «عمل نیک». پس نیت‌ها و اشخاص همیشه در اعمال تأثیرگذار است.

تعداد کلمات: 1800/ تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه.

شبهۀ 22ـ تفاوت دستبوسی‌های رهبر و شاه!

مگر انقلاب نکردید تا این دستبوسی‌ها نباشد؟ پس چرا دست رهبر را می بوسید؟

در روایات آمده که بوسیدن دست کسی جایز نیست مگر پیامبر(ص) و وصی پیامبر؟
 

پاسخ شبهه:

برخی از اعمال دو پهلو هستند. به عبارتی، فعل یکی است ولی اشخاص و نیت‌ها، اعمال را متفاوت می‌کند. مثلاً بریدن با چاقو توسط اراذل و اوباش و با نیت ضربه‌زدن می‌شود «گناه»، ولی بریدن توسط جراح با نیت جراحی و سلامتی می‌شود «عمل نیک». پس نیت‌ها و اشخاص همیشه در اعمال تأثیرگذار است.

دست‌بوسیدن نشانه احترام و محبت است. همان‌طور که بوسیدن دست پدر و مادر به سبب قدر و ارزشی که دارند جایز است، به همین اندازه و چه بسا بیشتر امام(ره) و مقام معظم رهبری(مدظله) یا بزرگان نزد بسیاری از افراد جایگاه باارزش‌تری دارند.

به علاوه هیچ‌گاه امام(ره) یا مقام معظم رهبری(مدظله) کسی را اجبار به دست‌بوسی نکرده‌اند، بلکه برخی مشتاق به بوسیدن دست علما و بزرگان دین هستند، مثل خیلی‌ها که دست‌بوسی والدین را دوست دارند.
پیشوای یک جامعه پدر جامعه است و اگر کسی از باب علاقه دست او را ببوسد اشکال ندارد. اشکال اینجا است که شخصی اجبار کند یا دنبال این باشد که دست او را ببوسند، مثل شاه که در مراسمات رسمی، حاضرین به جبر باید خم می‌شدند و دستبوسی می‌کردند.

آیا کسانی که دست شاه را می‌بوسیدند به خاطر محبت بود؟ یا به خاطر ترس، چاپلوسی، طمع، ترفیع درجه و...؟

دست امام و رهبری را از روی عشق و علاقه می‌بوسند؛ اگر دیدارهای مقام معظم رهبری(مدظله) با خانواده‌های شهدا و جانبازان را نگاه کنیم، به وضوح می‌بینیم ایشان خود پیش‌قدم می‌شوند و دیگران را در آغوش می‌گیرند، با روی گشاده نه با غرور.

پس بوسیدن به نیت پرستش نباید باشد. اسلام گفته است که بوسیدن دست پدر و مادر و سادات اشکالی ندارد و حتی توصیه شده است.

برای نمونه امام صادق(ع) می‌فرمایند: «سر و دست کسی را نباید بوسید به‌جز رسول خدا(ص) یا کسی که با بوسیدن سر و دست او رسول خدا(ص)، قصد و اراده شود.»[64]

پس یک حکم استثنایی وجود دارد: جز رسول خدا(ص) یا کسی که با بوسیدن او، رسول خدا(ص) اراده شود. سادات، فرزندان رسول خدا(ص) هستند، علما و پیشوایان دینی وارثان و محافظان دین پیامبر(ص) می‌باشند.

ولی فقیه حاکم شرع است و مشروعیتش را از حکم خدا و کلام معصوم می‌گیرد، چرا که امام صادق(ع)می‌فرمایند:

«رد و انکار حکم حاکم اسلامی رد و انکار ماست و رد و انکار ما رد بر خداست که حد شرک بر خداست.»

در نتیجه بوسیدن دست سادات، عالم دین و ولی فقیه هیچ اشکالی ندارد، اگر با بوسیدن آنها، بوسیدن سر و دست رسول خدا(ص) قصد شود.

حضرت امام(ره) هم سید بود، هم ولی فقیه و هم عالم دینی و مرجع تقلید، لذا بوسیدن دست ایشان یا رهبر معظم انقلاب(مدظله) که دارای همان عناوین می‌باشند هیچ اشکالی ندارد.

ولی شاه ملعون نه سید بود، نه عالم دینی و نه حاکم اسلامی، بلکه عمله دست دشمن بود.
 

شبهۀ 23ـ تحقق دستاوردهای فعلی درصورت بودن رژیم پهلوی

خب... حالا انقلاب کردید.

این انقلاب برای ما چه کار کرد و به چه درد ما خورد؟!

دستاوردهای مادی و معنوی انقلاب اسلامی چیست؟

آیا اگر رژیم پهلوی ادامه می‌یافت چنین دستاوردهایی تحقق پیدا نمی‌کرد؟

در برخی کشورهایی که انقلاب نشده مانند امارات و عربستان و... چنین دستاوردهایی و بعضاً بیشتر حاصل شده است؟
 

پاسخ شبهه:

روند و رویکرد رشد دوران پهلوی طی بیش از پنج‌دهه به وضوح روشن می‌کند که با چنان روند و چنان رویکردی بسیاری از این دستاوردها غیرممکن بود.

هر سال در ایام پیروزی انقلاب، «دستاوردهای انقلاب اسلامی»، یکی از سوژه‌های داغ رسانه‌هاست و معمولا «فهرست بلندی از اقدامات کمی» نظام ارائه می‌شود:

6 برابر شدن راه‌های کشور (از 36 هزار کیلومتر به بیش از 210 هزار کیلومتر)

20 برابر شدن ظرفیت بنادر کشور (از 10 میلیون تن به بیش از 200 میلیون تن)

30 برابر شدن سدهای مخزنی کشور (از 13 سد به حدود 400 سد)

14 برابر شدن تولید برق کشور (از 20 میلیارد کیلووات به 280 میلیارد کیلووات)

افزایش سهم گاز در سبد انرژی کشور از 1 درصد به 72 درصد

58 برابر شدن صادرات غیرنفتی

24 برابر شدن تولید فولاد خام

15 برابر شدن تولید محصولات فولادی

24 برابر شدن تعداد دانشجویان

ارتقای رتبه جهانی تولید علم به شانزدهم جهان

ارتقای تولید علم در رشته انرژی هسته‌ای به یازدهم جهان

ارتقای تولید علم در رشته نانوتکنولوژی به شانزدهم جهان

ارتقای تولید علم در رشته بیوتکنولوژی به چهاردهم جهان

ارتقای تولید علم در رشته هوافضا به یازدهم جهان

ارتقای تولید علم در رشته پزشکی به نوزدهم جهان

افزایش امید به زندگی از 54 سال به 73 سال و قرار گرفتن در رتبه هفتم جهان

بهبود توزیع درآمد و کاهش ضریب جینی از .4360 به .3988

و صدها مورد دیگر که تنها بخشی از دستاوردهای مادی انقلاب اسلامی است و حقیقتاً قابل توجه و بعضاً اعجاب‌آور.

اما ممکن است مغرضین یا حتی برخی افراد بی‌طرف بگویند اگر رژیم پهلوی ادامه می‌یافت هم، چنین دستاوردهایی تحقق پیدا می‌کرد یا در برخی کشورهایی هم که انقلاب نشده مانند امارات و عربستان و... چنین دستاوردهایی و بعضاً بیشتر حاصل شده است.

پاسخ به این شبهه چند بخش دارد؛
نخست اینکه اولاً پس بپذیریم جمهوری اسلامی هم از کارآمدی‌های قابل توجهی در زمینه‌های مختلف برخوردار بوده و توانسته است رکوردهای ارزشمندی را به دست آورد و این همه سیاه‌نمایی و القای ناکارآمدی، ناشی از عملیات روانی هدفمند دشمنان و یا برخی دوستان غافل است.

دوم اینکه، دستاوردهای مادی جمهوری اسلامی، غالباً در شرایط بحران و یا فشار و تحریم و تهدیدات سنگین به دست آمده و نه در یک شرایط غیرتحریمی مثل دوران پهلوی یا شرایط کشورهایی از قبیل امارات و عربستان و مالزی و....

سومین نکته مهم اینکه بخش قابل توجهی از دستاوردهای جمهوری اسلامی متکی به توان داخلی و بومی است و نه فقط محصول داشتن ثروت‌هایی از جنس فروش نفت.

به عبارت دیگر، پهلوی و یا امثال امارات و عربستان حداکثر هنرشان مانند آن بچه‌پولداری است که به ارثی هنگفت دست یافته و با پولش بهترین کاخ‌ها و ماشین‌ها و امکانات را تهیه می‌کند اما همواره وابسته است؛ ولی جمهوری اسلامی به برکت خودباوریِ برخاسته از روح انقلاب اسلامی و تفکر انقلابی، بسیاری از این دستاوردها را خودش خلق کرده است و تفاوت اینها در مقوله‌ای مانند تولید علم یا دستیابی به تکنولوژی‌های برتر جهان که دیگر خریدنی نیست، بیشتر خودنمایی می‌کند.

چهارمین پاسخ بیشتر به کسانی است که تداوم دوران پهلوی را هم منتج به چنین دستاوردهایی می‌دانند؛ و آن اینکه روند و رویکرد رشد دوران پهلوی طی بیش از پنج دهه به وضوح روشن می‌کند که با چنان روند و چنان رویکردی بسیاری از این دستاوردها غیرممکن بود!

کافی است به برخی آمار توجه کنیم.

عَلَم در بخشی از خاطراتش با اعتراف به شکست برنامه‌های توسعه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی رژیم پهلوی، بخصوص در روستاها -که آن‌موقع تقریباً 70 درصد جامعه ایران را تشکیل می‌دادند- تصریح می‌کند: «شرم‌آورتر این است که از هر بیست‌وپنج دهکده فقط یکی برق دارد؛ رقم مسخره‌ای با توجه به توسعه ملی.»

دقت کنید، این خاطرات مربوط به حدود سال‌های 55 و 56 است؛ یعنی واپسین روزهای حکومت پهلوی!

به عبارت دیگر، پس از پنجاه‌وچند سال از حاکمیت دوران پهلوی فقط 4 درصد روستاهای کشور برق داشته‌اند!

بر اساس یادداشت‌های علَم که به‌لحاظ قرابتش با محمدرضا اهمیت زیادی دارد، وضعیت آب آشامیدنی سالم، بدتر هم بوده است و در جایی از افزایش 70 درصدی قیمت آب گلایه می‌کند و چنین می‌نویسد: «... به هر حال هفتاد درصد قیمت آب را بالا بردن، صحیح نیست. مثل بالابردن قیمت نفت در زمان مرحوم یا غیرمرحوم منصور می‌شود که بالاخره به قیمت جان او تمام شد.»

اگر درآمدهای سرشار نفتی، بخصوص در سال‌های آخر پهلوی دوم و جمعیت محدود آن زمان - کمتر از نصف جمعیت فعلی کشور - را در تحلیل شرایط آن زمان و مقایسه با شرایط کنونی لحاظ کنیم، ناکارآمدی دوران پهلوی خودش را بیشتر نمایان می‌سازد.

از بحث دستاوردهای مادی که بگذریم، بحث دستاوردهای غیر مادی انقلاب اسلامی حائز اهمیت بیشتری است؛ هم از حیث ارزش ذاتی آنها و هم تأثیری که در کسب دستاوردهای مادی داشته و دارند.

استقلال و خروج از زیر یوغ قدرت‌های سلطه‌گر از اولین دستاوردهای انقلاب اسلامی است.

جیمی کارتر، رئیس جمهور وقت آمریکا در کتاب 444 روز می‌گوید: «شاه تسلیم پیشنهادهایی بود که از سفارت ما انشاء می‌شد.»

اسحاق رابین، نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی نیز پس از پیروزی انقلاب اسلامی نکته‌ای را به صراحت بر زبان آورد که دقت در آن، پرده از علت عصبانیت غرب از انقلاب اسلامی را کنار می‌زند. وی گفت: «از دست دادن ایران برای غرب بزرگترین ضربه پس از جنگ جهانی دوم به شمار می‌رود.»

آزادی، دومین گوهر گران‌بهایی است که انقلاب اسلامی به مردم ایران هدیه کرده است. دستاوردی که کسانی حلاوت و ارزشش را درک می‌کنند که طعم تلخ خفقان و استبداد را چشیده باشند. برای درک ذره‌ای از خفقان آن دوران فقط به یک مورد بسنده می‌کنیم.

از جمله مواردی که می‌تواند این استبداد را نمایان سازد، وضعیت احزاب در آن دوران است. در مورد وضعیت احزاب، سخنان خود محمدرضا در یازدهم اسفند سال 53 می‌تواند گویا باشد.

وی پس از انحلال دو حزب دولتی «ایران نوین» و «مردم» و هنگام تأسیس حزب رستاخیز به دبیر کلی هویدا گفت: «کسی که وارد این حزب سیاسی جدید (رستاخیز) نشود، یا فردی است که به یک سازمان غیرقانونی تعلق دارد، یا به حزب غیرقانونی توده وابسته است و یا به عبارت دیگر یک خائن است. چنین فردی یا جایش در زندان‌های ایران است و یا اگر مایل باشد، می‌تواند همین فردا کشور را ترک کند؛ زیرا او ایرانی نیست، وطن ندارد و...»

سومین دستاورد معنوی و گران‌سنگ انقلاب اسلامی ایران، مردم‌سالاری است.

توجه داشته باشیم که دوران پهلوی، چه پهلوی اول و چه پهلوی دوم، محصول کودتا بوده است و مردم نه در تأسیس و نه در تداوم آن هیچ نقشی نداشتند. اما به برکت انقلاب اسلامی، ماهیت نظام سیاسی کشور، قانون اساسی و تمام ارکان اساسی نظام، از رهبری گرفته تا شوراهای اسلامی شهر و روستا بطور مستقیم یا غیر مستقیم با رأی مردم تحقق یافته است.

چهارمین و آخرین دستاورد غیر مادی که در این بخش به آن اشاره می‌کنیم، اسلام و معنویت است.

فساد و دورشدن مستمر از معنویت و اخلاق در دوران پهلوی یک هدف برنامه‌ریزی شده و جزو ذات آن رژیم کودتایی و سر تا پا غرق در فساد بود و حرکت‌های گاه و بیگاهی هم که رنگی از مذهب داشت، برای فریب مردمی بود که دل در گرو محبت اهل‌بیت(ع) داشتند.

اما یکی از اهداف متعالی انقلاب اسلامی، گسترش معنویت و تحقق اسلام ناب می‌باشد که مظاهر حرکت در این جهت بسیار است.

در پایان این بخش، ذکر این نکته را لازم می‌دانیم که دستاوردهای عظیم حاصل شده مادی و معنوی، نتیجه تعهد به آرمان‌های انقلاب اسلامی و حرکت در جهت اهداف و اصول انقلاب مبتنی بر تفکر انقلابی بوده است و خلأها و کاستی‌ها، نتیجه قصورها و تقصیرها و عدم‌انطباق کامل با این ارزش‌ها و اصول و در مواردی متأسفانه انحراف از آن‌ها! و البته کارشکنی‌ها و فشارهای نظام سلطه را نیز نباید نادیده گرفت.[65]
 

پی‌نوشت
1. اصول کافی، ج۲
2. مقاله خبرگزاری فارس و صبح‌نو، 18/11/96، مهدی فضائلی کارشناس مسائل سیاسی

منبع: https://telegram.me/shobahat

 

 

مطالب مرتبط
مه‌شکن | شبهات فرهنگی و اجتماعی (بخش هشتم)
مه‌شکن | شبهات فرهنگی و اجتماعی (بخش هفتم)
مه‌شکن | شبهات فرهنگی و اجتماعی (بخش ششم)
مه‌شکن | شبهات فرهنگی و اجتماعی (بخش پنجم)
مه‌شکن | شبهات فرهنگی و اجتماعی (بخش چهارم)
مه‌شکن | شبهات فرهنگی و اجتماعی (بخش سوم)
مه‌شکن | شبهات فرهنگی و اجتماعی (بخش دوم)
مه‌شکن | شبهات فرهنگی و اجتماعی (بخش اول)
مه‌شکن | شبهات اقتصادی (بخش اول)
مه‌شکن | شبهات اقتصادی (بخش دوم)